You are currently viewing زنان باستانی و مشارکت در زندگی اجتماعی

زنان باستانی و مشارکت در زندگی اجتماعی


تحقیقات قوم نگاری ثابت کرده است که هیچ دلیل غیر فرهنگی یا تاریخی برای عدم استفاده از زنان باستانی به عنوان تولیدکننده وجود ندارد. امروزه مردم نگاری به این نتیجه رسیده است که زنان تا چه اندازه در شکار نقش داشته اند. غارها همیشه از حضور مردان خبر داده اند، اما نمونه هایی از حضور زنان با مطالعات قوم نگاری تبس به اثبات رسیده است.

این بخشی از گفتگوهایی بود که در نشست تخصصی «تاریخچه جستجو و شناسایی زنان بر اساس داده های باستان شناسی و مردم شناسی» انجام شد. این نشست عصر جمعه (20 اسفند) به همت بنیاد فرهنگی ایران و انیران باستان و به صورت آنلاین و به سرپرستی اسماعیل سنگری مدرس گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و همچنین برگزار شد. با حضور سمانه نظیف دانشجوی باستان شناسی پیش از تاریخ از دانشگاه تربیت مدرس.

نظیف سخنان خود را در نشست «تاریخ جستجو و شناسایی زنان بر اساس داده های باستان شناسی و مردم شناسی» این گونه آغاز کرد: قبل از آغاز بحث اصلی، ابتدا باید مقدمه ای بر تاریخچه فمینیسم ارائه کنم. اما گفتن آنها به معنای پذیرش نهایی آنها نیست و نمی خواهم بگویم ما به آنها اعتقاد داریم.

این کارشناس باستانی تقسیم بندی دوره های فمینیسم را اینگونه توصیف می کند: این جنبش علیه دموکراسی ایجاد شد. در واقع ضد مردسالاری و همه نظام های مرتبط با آن است که با الهام از دین یا اسطوره شکل گرفته و زن را در رتبه دوم انسانی قرار داده است. به عبارت دیگر همیشه انسان را در جنبه های عالی طبیعی و ذاتی خود نشان می داد. در دهه های پایانی قرن بیستم، جنبش فمینیستی در واکنش به این جهان بینی به وجود آمد.

وی ادامه داد: موج اول فمینیسم درباره حق رای بود. زنان به دنبال حقوق برابر با مردان در جنبه های مختلف از جمله شرکت در انتخابات هستند. موج دوم به اواخر دهه 1970 و 1980 برمی گردد. در این دوره زنان احساس می‌کنند که با جبر زیستی مواجه هستند و به عبارتی در محیط‌ها و اجتماعات فرهنگی مانند دانشگاه و کار تحت ستم قرار می‌گیرند، بنابراین تصمیم می‌گیرند آن را به چالش بکشند.

وی با تاکید بر اینکه باستان شناسی پس از موج دوم فمینیسم با محوریت زنان پدیدار شد، تصریح کرد: این گروه از باستان شناسان، آگاهانه یا ناآگاهانه تمرکز تحقیقات باستان شناسی را بر روی مردان تحلیل کردند و در دوران معاصر حول محور آن انجام می شود. دیدگاه های جدید فمینیستی یا موج سوم پس از موج دوم نیز مورد استفاده قرار می گیرد و یکی از ویژگی های مهم آن این است که جنسیت های مبهم و چندگانه را در نظر می گیرد.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: دومین بحث مقدماتی که باید مطرح شود بحث جنسیت و باستان شناسی فمینیستی است. آیا این دو با هم فرق دارند؟ باستان شناسی فمینیستی به دنبال نقد دیدگاه مردسالارانه است. اما باستان شناسی جنسیتی ممکن است فمینیستی باشد یا نباشد. این بحث های نظری هنوز ادامه دارد و نظر قطعی در این زمینه در بین باستان شناسان وجود ندارد.

تغییر از تفاسیر و مطالعات مردسالارانه به دیدگاه عادلانه

این باستان شناس که آثار متعددی از جمله کتاب زنان و جنسیت در ماقبل تاریخ را در کارنامه خود دارد، بحث اصلی خود را این گونه آغاز کرد: تا قبل از سال 1960 زنان به عنوان انسان هایی شناخته می شدند که در محیط خانه محصور بودند و شوهرانی داشتند که بیرون از خانه هستند. کار و حمایت از آنها با فرزندانشان از نظر اقتصادی و به ویژه تهیه غذا. از آن زمان، باستان شناسان مطالعات و تفاسیر پدری را مورد انتقاد قرار دادند.

این نویسنده بیان می کند: جین گودال یکی از اولین باستان شناسان زن بود که جنسیت و نقش زنان را در تحقیقات خود لحاظ کرد. در همین دوره، در پایان قرن بیستم، مطالعات قوم نگاری نیز مورد توجه قرار گرفت. مطالعاتی دنبال شد که هدفشان روشن ساختن واقعیت زندگی زنان در دوران باستان بود. به عنوان مثال، تهیه غذا، که همیشه با تمرکز بر نقش مردان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گرفت، از منظر زنانه برجسته می شد. بر اساس یافته های جدید، زنان با دست زدن به قلب طبیعت، غذای گیاهی تهیه می کنند که از شکار حیوانات ایمن تر و باهوش تر است.

این پژوهشگر زنان خاطرنشان می کند: گروهی از باستان شناسان تحقیق کردند که آیا واقعاً فقط مردان بوده اند که غذا تهیه کرده و به شکار رفته اند؟ مطالعاتی وجود داشت و هنوز هم وجود دارد که معتقد بودند مردان زودتر از زنان وارد مرحله انشعاب می شوند. در واقع مردان ابتدا تکامل یافتند و این کمال بعداً در زنان به وجود آمد.

وی همچنین افزود: بر اساس همین دیدگاه و اعتقاد به اینکه مردان محرک رشد هستند، تامین کننده اصلی مخارج زندگی زنان و کودکان به حساب می آیند. همان الگوی باستانی و کلیشه های جنسیتی متفاوت در دنیای جدید ادامه دارد. این تعریف از تقسیم کار، زنان در خانه و مردان بیرون، نهادینه شد و همچنان ادامه دارد.

نظیف در ادامه موضوع جنسیت و تهیه غذا را این گونه بررسی کرد: در جریان اصلی باستان شناسی، مردان همواره به عنوان شکارچی و زنان به عنوان اعضای منفعل جامعه دیده می شوند. تحقیقات جدید باستان شناسی ثابت کرده است که مردان در دنیای شکار و تهیه گوشت چندان قهرمان نیستند. این مطالعات نشان می دهد که شکارچیان مرد در واقع مردار می خوردند. آنها گوشت حیوانی را که قبلاً توسط حیوان دیگری شکار شده بود به خانه می برند. بعدها، تحقیقات جدید نشان داد که برخلاف تصور رایج، زنان مغز پرتری دارند. آنها در گفتار رهبر بودند و احساسات خود را با شدت بیشتری بیان می کردند. به عبارت دیگر اولین ارتباط گفتاری در نوع بشر توسط زنان انجام شد. گفتگوی مادر و فرزند.

او همچنین نقش زن در دنیای باستان را این گونه توضیح می دهد: زنان نیز سازندگان ابزار دستی بوده اند. نقشی که بر اساس تحقیقات باستان شناسی قدیمی فقط به مردان نسبت داده می شود. تحقیقات قوم نگاری ثابت کرده است که هیچ دلیل تاریخی یا غیر فرهنگی برای عدم حضور زنان باستانی به عنوان تولیدکننده وجود ندارد. در جنوب غربی اتیوپی، نشان داده شده است که بیش از 77 درصد ابزارها توسط زنان ساخته شده است.

این پژوهشگر درباره شکار زنان گفت: مردم نگاری امروزه ثابت کرده است که زنان چقدر در شکار نقش دارند. در حفاری قبر 9000 ساله متعلق به یک زن ابزارهایی مانند “پرتابه های سنگی” یافت شد که همیشه تصور می شد متعلق به مردان است. در جایی مانند آمریکا تا 50 درصد شکار و تهیه غذا بر عهده زنان است. از این رو زنان نیز گوشت حمل می کردند و ابزارهای مختلف این حرفه مانند تور یا ابزار تیز را به دست می گرفتند.

وی تصریح کرد: غارها نیز همیشه گویای حضور انسان بوده اند. در دوره پارینه سنگی جدید، مردان همیشه در مرکز روایت ها قرار داشتند، اما نمونه هایی از حضور زنان با تحقیقات قوم نگاری به اثبات رسیده است. در دانشگاه پنسیلوانیا تحقیقاتی انجام شد که بر اساس آن رد پای زنان و کودکان در غارها پیدا شد.

زن و سفال موضوع بعدی نظیف بود که او آن را اینگونه توصیف کرد: در وستونیسه جمهوری چک کشف شد که زنان قدیمی ترین سفال های تاریخ را ساخته اند. شمن که با شفای طبیعی و مذهبی همراه است، همیشه مردانه در نظر گرفته شده است. اما در برخی مناطق مانند کره، بیشتر شمن ها زن بودند. در واقع امروزه اختراع سفالگری و آیین های شمنی را به زنان نسبت می دهند.

نقش مادربزرگ نیز مفهوم بسیار مهمی است که مهمان این نشست گفت: زنان یائسه با نگهداری از کودکان به باروری انسان و تداوم جمعیت انسانی کمک کردند. مادربزرگ ها هم در تهیه غذا نقش داشتند. آنها دانش و مهارت های مختلفی داشتند که به نسل های بعدی منتقل کردند. نقش هایی که برای بقای انسان لازم بود.

این پژوهشگر باستانی نقش زن در دوران پس از پارینه سنگی را اینگونه ارزیابی کرد: از دوران نوسنگی گفته می شد که زنان در رده های پایین قرار داشتند. به نظر می رسد با ظهور دوران نوسنگی و استفاده از گاوآهن، نقش زنان کاهش یافت. اما باز هم تحقیقات بدون دیدگاه مردسالارانه انجام شد و ثابت کرد که زنان در تولید و تهیه غذا از جمله آسیاب و آسیاب غلات نیز نقش داشتند.

این باستان شناس در خاتمه تاکید کرد: ما نمی خواهیم زنان را بالا ببریم یا مردان را به حاشیه برانیم. در این تحول، زن و مرد در کنار هم بوده اند. برخی از مشاغل برای زنان و برخی برای مردان بود. ما می خواهیم دید منصفانه داشته باشیم و زنان را منفعل نکنیم.